شبکه های بلاکچینی بطور مستقیم نمیتونن با دنیای خارج ارتباط برقرار کنن، بخاطر اینکه اونها بطور ذاتی برای کار مستقل از دخالت واسطه ها در یک محیط جداگانه طراحی شدن. بلاکچین ها برای اجرای موافقت نامه ها یا دستورات، با استفاده از داده هایی که در دفتر کل اونها ذخیره شده بر اساس اجماعی که توسط گره های توزیع شده اعتبار سنجی میشه عمل میکنن.
گره های بلاکچینی باید در محیط های جداگانه نگهداری بشن، بنابراین نمیتونن بطور مستقیم به داده های منتشر شده توسط خدمات سنتی دسترسی پیدا کنن یا داده ها رو خودشون بطور مستقل و جداگانه ایجاد کنن. بدون این داده ها، اونها نمیتونن قراردادهایی رو مثل تسویه حساب های مالی، نتایج پرداخت های بیمه، آزادسازی و … رو انجام بدن. به عبارت دیگه، بلاکچین ها نمیتونن در تصمیم گیری هایی که به داده های خارج از زیرساخت خودشون وابسته است، مشارکت کنن.
اولین تلاش ها اینطور بود که هر پروتکلی راهکار اوراکل خودش رو ایجاد میکرد. دلیلش هم این بود که استاندار و لیدری در این زمینه وجود نداشت. از اونجایی که ساخت اوراکل ساده نیست، اون اوراکل ها خیلی آسیب پذیر بودن و این آسیب پذیریها منجر به بروز هک های زیاد شد که در برخی موارد میلیون ها دلار به سرقت میرفت.
https://cryptoslate.com/seeming-oracle-attack-causes-100m-in-ethereum-defi-liquidations/
بعد از این یک رویکرد دومرحله ای پا به عرصه میدان گذاشت که کارکردش اینطوری بود:
1- یک کانترکت درخواستی برای دادهها به سرویس اوراکل ارسال میکرد
2- سرویس اوراکل پاسخ رو همراه با دادهها برمیگردوند
این راه حل ساده و انعطاف پذیر توسط Provable و ChainLink بعنوان الگوریتم درخواست پایه معرفی شد. ولی اصلی ترین نقطه ضعف این رویکرد این بود که قرارداد نمیتونست داده ها رو بطور آنی مشاهده کنه، چون به دوتا تراکنش جداگانه نیاز داشت. و این باعث کاهش کارایی و افت تجربه کاربری میشد.
بعد از اون، محبوب ترین رویکرد این بود که داده ها رو بطور آنچین ذخیره سازی کنن تا اطلاعات در یک تراکنش در دسترس باشه. اینطوری پروتکل ها هم تونستن سندیکا تشکیل بدن که از یه سرویس استاندارد مشترک استفاده کنن.
همه چیز خوب بنظر میرسه، بجز اینکه هزینه نگهداری این رویکرد خیلی گرون تموم میشه. مثلا در یک روز شلوغ، با قیمت متوسط گس روزانه 500 Gwei، یک تراکنش واحد ممکنه که بیش از 100 دلار هزینه داشته باشه. مثلا، هزینه روزانه ذخیره دادهها برای هر 10 دقیقه بروزرسانی از 30 منبع مختلف در بلاک چین بیشتر از 400000 دلار میشه.
RedStone برای حل این مشکل به لطفا Arweave از نسل جدیدی از ذخیره سازی استفاده میکنه که میتونه مقادیر زیادی داده رو با هزینه کمتر از شبکه اتریوم ذخیره کنه. هزینه های عملیاتی پایینتر به اوراکل این امکان رو مدیه که مقدار داده بیشتری رو با فرکانس بالاتر بروزرسانی و پردازش کنه.
RedStone داده ها رو هر چند دقیقه یکبار روی بلاکچین ذخیره نمیکنه، بلکه اونها رو روی Arweave ذخیره میکنه درحالی که شبکه ای از نود ها و پارتنرها این اطلاعات رو در اختیار پروتکل ها قرار میدن.
بجز این، RedStone از ، EVM-Connector استفاده میکنه که امکان تزریق این دادهها به زنجیره مقصد را فقط زمانی که لازمه فراهم میکنه.این فناوری برای اطمینان از صحت دادهها از امضای دیجیتال استفاده میکنه. نمودار زیر معماری سادهشده اکوسیستم داده RedStone (سمت چپ) و معماری استاندارد اوراکل (سمت راست) رو نشون میده.